در ادامه مطلب نگاهی میندازیم به تمامی فینال های انگلیسی-آلمانی رقابت های فوتبالی مختلف

بدون شک بهترین بازیکن تاریخ اورتون کسی نیست جز ویلیام رالف دین ملقب به "دیکسی" دین، یک گلزن بالفطره.

مت بازبی، دانکن ادواردز رو به عنوان "کاملترین فوتبالیست در بریتانیا واحتمالا در جهان" توصیف کرده بود. تراژدی غمبار تر این است که مرگ او در سن 21 سالگی در اثر جراحات سانحۀ مونیخ، مانع ظهور همۀ استعداد های او شد.

مارک در سال 1993 در Wombwell در نزدیکی شهرستان یورک شر جنوبی به دنیا آمد.

دیوید در 20 سپتامبر سال 1935 در روستای یورک شیر واقع در شمال دونکستر به دنیا آمد.

مثل اکثر پسر بچه های هم سن و سال خودش بیشتر به فوتبال بازی کردن علاقه نشان داد و در سن 14 سالگی به یک بازیکن خوب تبدیل شد که اکثر باشگاه های خوب انگلستان به دنبال قرارداد بستن با وی بودند

مردی با گونه های برآمده، کسی که فراتر از سن خودش بود، تلاش و پشتکار فراوان، سرشار از انرژی، هیجان انگیز و .....

این ها همه صفاتی بود که میشه برای ادی کولمن به کار برد و اگه بخواهیم یه جورایی به صورت فوتبالی آن را بیان کنیم شاید مختصر ترین توصیفی که میشه از او گفت: کسی که استعداد فوق العاده ای برای بهترین شدن را داشت!

راجر بایرن هم یکی از آن 8 نفری بود که جان خود را در سانحه هوایی مونیخ از دست داد.

لیام ویلن که با نام بیلی او را میشناختند.
بیلی یک کاتولیک دیندار بود که از یک خانواده بزرگ آمد. پدر او جان، در سال 1943 وقتی که بیلی 8 سال داشت، از دنیا رفت.

یکی از جان باختگان فاجعه هوایی مونیخ بود که با زندگی درحالی که تنها 25 سال داشت، وداع کرد.

لبخند او حتی تاریک ترین اتاق هارا روشن میکرد. با مو های سیاه و فرفری، چشم هایی شرور، آن لبخند و چشم های زیبا.... تامی تیلور. او مظهر یک وزشکار حرفه ای بود.

این درست است که میگویند تامی همچون هنرپیشه های هالیوودی جذاب نبود واین نیز درست است که تامی در نظر طرفداران زن منچستر یونایتد، همچون مجسمه ی ادینوس بود.

"ادینوس: یکی از اساطیر خوش چهره یونان باستان"

جرج بست در 22 می 1946 در بلفاست شرقی (East Belfast) واقع در ایرلند شمالی چشم به جهان گشود. او پسر دیکی(Dickie) , یک کارگر کارخانه کشتی سازی بود. مادر او آنی (Anne), تنها ورزشکار خانواده بود که هاکی بازی میکرد.

در همان دوران کودکی جرج، پدر و مادر او به علاقه شدید جرج به فوتبال پی بردند. مادرش در همان کودکی جرج حرف جالبی زد: همیشه در کنار جرج یک توپ فوتبال هست.